|
MSK اگر انسانها فرصت باهم بودنشان را بدانند، محبت شان به یکدیگر نامحدود می شود
| ||
|
لینک دوستان
|
پرسیدم از گل سرخ در سینه‌ات چه داری ؟ بر گونه‌های سرخت داغ غم که داری؟ خوش می‌تراود از تو عطر هوای مستی، من عاشق تو هستم تو عاشق که هستی؟ گل با تبسمی گفت: ای یار دل شکسته این شرم سرخ عشق است بر گونه‌ام نشسته این راز شور عشق است ،یک راز جاودانی بی عاشقی حرام است هر لحطه زندگانی. موضوعات مرتبط: برچسب‌ها: |
درباره وبلاگ  خدایا تو را غریب دیدم و غریبانه غریبت شدم / تو را بخشنده پنداشتم و گنه کار شدم / تو را وفادار دیدم و هر جا که رفتم باز گشتم / تو را گرم دیدم و در سردترین لحظه ها به سراغت آمدم / تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی…؟؟/ |
| [ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] | ||
تبادل
لینک هوشمند